من خانهام را روی نفت ساختهام، میتوانم امروز بازی کنم!
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۰۹۲۵۶
آفتابنیوز :
تقریباً همه جا «او» هست؛ در زمانهای مختلف که فراموشش میکنیم، وقتی متروپل فرو میریزد، وقتی یارانه میدهند یا نمیدهند، وقتی آدمها مدام نگرانند که همه چیز گران شده و هر روز با تعجب به قیمتهایی نگاه میکنند که انگار با هم مسابقه گذاشتهاند. «او»، اما نه با کسی مسابقه دارد و نه از قیمتها سر درمیآورد؛ نمیداند دلار و طلا و سکه قیمتش چقدر است؛ حتی نمیداند قیمت گوشت قرمز این روزها نجومی شده؛ «او» شاید مدتهاست نه گوشت خورده و نه لذت داشتن هر چیز جدید و کوچکی را تجربه کرده؛ فقط نگران همان دستمال کاغذیها و آدامسهای عسلی و موزی است؛ فقط قیمت همانها را میداند؛ همه جا «او» هست؛ لابلای مردمان خسته و عرق کردهای که میلههای واگنهای مترو را چسبیدهاند؛ در پیادهروهای خیابانهای اصلی شهر؛ در سنگفرش مقابل بازار بزرگ تهران؛ همه جا «او» را میبینی، با همان لبخندِ مغمومِ کودکانه و همان نگرانیهایی که اصلاً کودکانه نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یک روز از سال، روز جهانی مبارزه با کار کودکان است، اما این کودکان هر روز کار میکنند. دوازده ژوئن و ۲۲ خرداد باشد یا روز دیگری، چندان فرقی نمیکند؛ با آن جثههای کوچک و لبخندهای کودکانه، بار سنگین یک زندگی بزرگ را بر دوش میکشند، همان باری که بزرگترها را از پا انداخته، اما این کودکان زیر این بار سنگین همچنان ایستادهاند؛ ایستادهاند تا نان دربیاورند و سر سفره ببرند.
ایرج میگوید اهل یکی از روستاهای ایلام است و پدری مریض در خانه دارد؛ آن دیگری که مثل بزرگترها خرید امروزش را با دیروز مقایسه میکند و ناگهان غمگینتر میشود، لهجه سیستانی دارد و سومی سکوت کرده و چیزی نمیگوید: حرف زدن چه فایده دارد!
آمار نداریم/ کودکان کار فقط در «خیابان» نیستند
هیچ زمان آمار دقیق و قابل اطمینانی از کودکان کار نداشتهایم؛ رسانهها و افراد متولی، اعدادِ مختلف با فاصلههای نجومی را گاه و بیگاه اعلام میکنند؛ یک رسانه مینویسد ۳ میلیون کودک کار در ایران داریم و بیش از ۲۰ هزار کودک فقط در تهران کار میکنند؛ از زبان افراد متولی، تعداد کودکان کار، متفاوت اعلام میشود؛ بین ۷۰ هزار تا ۷۰۰ هزار. اما واقعاً مشخص نیست چه تعداد کودک هر روز در پهنهی جغرافیایی ایران، دربدر دنبال نان هستند و از تمام آنچه باید «کودکی» باشد، محروم! و مشکل فقط در «خیابان ها» نیست؛ کودکان کار و خیابان، فقط کودکان خیابان نیستند؛ در کارگاههای زیرزمینی، زیر پله ای، مخفی و نیمه مخفی بسیاری، کودکان برخلاف تمام قواعد داخلی و بینالمللی مشغول به کار هستند؛ در بسیاری از شغلهای سیاه که اتفاقاً بسیار سودآور هستند مثل مافیای پرسود زباله، بار اصلی بر دوش همین کودکان است؛ دستهای سیاه و آلوده به زبالهی این بچهها، جیبها و حسابهای بانکی خیلیها را سرشار میکند!
احسان سهرابی (مشاور حقوقی کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور) در این رابطه به ایلنا میگوید: ایران با داشتن ۶۸ نوع ماده معدنی، ۳۷ میلیارد تن ذخایر اثبات شده و بیش از ۵۷ میلیارد تن ذخایر بالقوه به ارزش ۷۷۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۴ در میان ۱۵ کشور بزرگ غنی از مواد معدنی قرار دارد. بر پایه برآوردها ایران رتبه نخست گاز طبیعی با ۱۸.۳ درصد گاز جهان و رتبه سوم نفت جهان با ۱۵۸.۷ میلیارد بشکه نفت شامل ۹.۳ درصد نفت جهان را که عمر آنها بیشتر از صد سال برآورد میشود، داراست. همچنین ایران ۷ درصد معادن جهان را دارد؛ در چنین کشوری با اینهمه غنا و ثروت، کودکان به هیچ وجه نباید کار کنند.
قوانین چه میگویند؟
پیمان جهانی حقوق کودک، یک پیماننامه بین المللی است که ایران نیز به آن پیوسته؛ سهرابی به بندهایی از این پیمان بین المللی اشاره میکند: ماده۳۲پیمان جهانی حقوق کودک میگوید، کودک باید در برابر هر کاری که رشد و سلامت او را تهدید میکند، حمایت شود و دولتها باید حداقل سن کار و شرایط کار کودکان را مشخص کنند. بر اساس ماده۲۶این پیمان، هر کودکی حق دارد از تامین اجتماعی از جمله بیمه اجتماعی برخوردار شود. همچنین ماده۲۷پیمان جهانی حقوق کودک تاکید میکند کودکان باید از سطح زندگی مناسب و شایسته که تامین کننده رشد جسمی، ذهنی و اجتماعی آنها است، برخوردار شوند.
او همچنین اضافه میکند: افرادی که کودکان را در مشاغلی از جمله گندابها، جمعآوری، حمل و دفن زباله، کار در محیطهای با سروصدای بالا، کارهای ساختمانی، کار در قالیبافی، نمدبافی، ریسندگی و بافندگی، دامداری، کار در کورههای آجرپزی، برش فلزات و سنگهای قیمتی به کار گیرند مشمول ماده «۱۷۲» قانون کار و همچنین محکوم به تعلیق پروانه از سه ماه تا یک سال خواهند شد.
چرا کودکان «کار» میکنند؟
اما چرا یک کودک وقتی تمام همسالانش در حال کودکی کردن در خانه و مدرسه هستند، کار میکند و راه مقابله اساسی با این معضل رو به افزایش چیست؛ بدون شک «کار کودک» پدیدهی پیچیدهای است؛ و تا زمانی که فاصلهی سبد معیشت و درآمد دهکهای فرودست مدام رو به افزایش است، کودکان بیشتری پا به کارگاه و خیابان خواهند گذاشت.
سهرابی در این رابطه میگوید: موضوع کودکان کار موضوع نسبتاً پیچیدهای است و عوامل گوناگونی در آن اثرگذار هستند. از جمله خانواده، فقر، وضعیت معیشتی، تغییرات اقتصادی ناگهانی ناشی از جنگ که منجر به مهاجرت به کشورهای همسایه برای کار با دستمزد بیشتر میشود، بیماریها و هزینۀ تحصیل و نظام آموزشی نادرست. کودکان کار در شرایط بسیار نامطلوب از نظر تغذیه، بهداشت و سلامت عمومی به سر میبرند. این کودکان میتوانند به راحتی بازیچه دست بزهکاران حرفهای اعم از سارقین یا باندهای توزیع مواد مخدر، عوامل ایجاد خانههای فساد و… قرار گیرند. همچنین عدم بهرهگیری از آموزش و تحصیل علم و فن، قدرت رقابت با سایر کودکان در ایجاد یک زندگی سالم را هر چه بیشتر از این کودکان سلب میکند. اما در شرایطی که در اثر سرگردانی فکری و استیصال و البته استیلای تفکرات سرمایه داری خشن، حداکثر واکنشی که از سوی متولیان امر در عرصهی حمایت از کودکان کار شاهدیم، پهن کردن سفرهی مرحمت و یا متوسل شدن به روشهای غیرقانونی نظیر دستگیری و جمعآوری کودکان از سطح شهر است، چگونه میتوان به افق باز رهایی کودکان از چرخهی کار دل بست؟
او ادامه میدهد: کودک برای رسیدن به حداقلهای زندگی، راهکار تحصیل را به اجبار کنار زده و به سمت درآمدزایی میرود و متاسفانه ذهنیت سود و زیانی و تبدیل شدن انسان به عنوان سوژه، کودک را ناخواسته حسابگر کرده و به سمت مادیات میبرد و حتی بسیاری از افراد از این آسیب، آگاه نیستند. بدون تردید یکی از نهادهای موثر در کاهش کار کودک، آموزش و پرورش است؛ ما در مورد آموزش و پرورش حمایت اندکی داریم و حتی هزینه امتحان تعیین سطح نیز تحت عنوان مشارکت مردمی از انجمنهایی که کودکان تحت حمایت آنها هستند دریافت میشود. علاوه بر آن هنگام تهیه کتاب حتی آمار کودکان کار در نظر گرفته نمیشود و موقع توزیع کتابهای درسی علیرغم تخصیص بودجه از سوی انجمن ها، با نبود کتاب مواجه میشویم در حالیکه این یک وظیفهی تعریف شده برای آموزش پرورش است. به طور کلی، همواره پایدارترین اقدام نهادهای دولتی، همان جمع آوری تکرار شونده کودکان کار بوده است البته بهزیستی سعی دارد با طرح دیگری این روش را تغییر دهد، اما متاسفانه نهادهای ما کودک کار را فقط کودک کار در خیابان میدانند در حالیکه ما با انواع دیگر کار کودک نیز مواجه هستیم؛ به علاوه کمبود نیروی متخصص در نهادهای متولی، باعث آزار خانوادهها و کودکان به ویژه در مواقع جمع آوریشان میشود.
تحلیل بنیادین موضوع/ من خانهام را روی نفت ساختهام…
مشاور حقوقی کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور، موضوع را در سطحی فراتر و البته بنیادیتر تحلیل میکند: عدم پایبندی تصمیم گیرندگان و متولیان امر نسبت به ابزارهای تعادل بخش اجتماعی نظیر حق تشکلیابی پیشبینی شده در اصل ۱۰۴ و نیز عدم پایبندی به مقاوله نامههای ۸۷ و ۹۸ سازمان جهانی کار در خصوص حقوق بنیادین کار، منجر شده مسیر دسترسی به ثروت و سرمایه، روندی یک سویه و از بالا به پایین پیدا کند و در این فرایند، اصلیترین نیروی خلق کنندهی ثروت و سرمایه در کشور یعنی کارگران، از نقش واقعی و تعیینکننده خود در تعادل بخشی به نظام توزیع ثروتها، محروم مانده و به دلیل نداشتن تریبون و تشکلهای اثرگذار، ناگزیر چشم به دست تصمیم گیرندگان در مورد حقوق و دستمزدی دارند که با واقعیتهای جامعه شکاف گستردهای دارد در بسیاری موارد حتی کفاف اجاره بهای منزل آنان را هم نمیدهد؛ در این جولانگاه یکسویه، صاحبان قدرت و ثروت هر روز با بهرهگیری از ابزارهای ابداعی و به ظاهر قانونی خودساختهای نظیر قراردادهای موقت کار، سهم بیشتری از ثروت را نصیب خود کرده و گروههای اجتماعی بیشتری را به ورطهی فقر و ناداری کشاندهاند.
او تاکید میکند: در چنین شرایطی چگونه میتوان صحبت از پایان بخشیدن به کار کودکان کرد و یا آرزوی فرصت «رویاپردازی به جای کار» برای آنان داشت؟ چطور کودک ایرانی میتواند بگوید «من خانهام را روی نفت ساختهام، میتوانم امروز بازی کنم»؟!
ما میآییم و میرویم؛ ما هر روز در گذریم، از گذرگاهها، از کنار زیرپلهها و از سالنهای مترو، عبور میکنیم؛ اما این کودکان میمانند و به سختی بسیار، با همان لبخندهای مغموم و همان چهرههای گرد نشسته، نان درمیآورند؛ ما میگذریم، روزها میگذرند، حوادث و آسیبها بازتولید و بازتکرار میشوند، اما چاره نمیشوند؛ ظاهراً تنها راهکاری که در پیش گرفتهاند، همیشه همان جمع آوری گاه و بیگاه کودکان کار و افزودن رنج مضاغف به زندگی غمگین آنهاست؛ اما آیا برای بهبود واقعی زندگی این کودکان نباید کارهای اصولیتر کرد؛ آیا کاهش بنیادین فقر، ایجاد مشاغل شایسته با دستمزد مکفی و از همه مهمتر، کاهش تضاد طبقاتی شدید که موجب محرومیت گسترده شده است، به خودی خود کودکان را به دنیای کودکی بازنمیگرداند؟
منبع: خبرگزاری ایلنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: کودکان کار کودکان کار جمع آوری کار کودک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۰۹۲۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا کودکان فرانسوی به خوش رفتار و مؤدب بودن مشهورند؟
کودکان فرانسوی به خوش رفتار بودن مشهورند. آن ها به ندرت کج خلقی و جیغ و داد می کنند، بد غذا نیستند و به همسایه ها مؤدبانه سلام می کنند.
اما آن راز سرّی چیست که والدین فرانسوی با آن چنین فرزندانی تربیت می کنند؟
نخستین سال زندگی کودکبه گزارش روزیاتو، در فرانسه تازه مادرها بعد از ۱۰ هفته مرخصی زایمان به سر کار بازمی گردند. اگر مدت بیشتری در خانه بمانند، ممکن است هزینه ی بیشتری متحمل شوند. بر اساس قوانین فرانسه، مادران می توانند بیشتر از ۱۰ هفته مرخصی زایمان داشته باشند و کماکان شغل خود را هم داشته باشند.
با این حال، دراینصورت مرخصی بعد از ۱۰ هفته بدون حقوق خواهد بود. بعد از دوران مرخصی زایمان، کودک به یک مهدکودک سپرده می شود. کودکان فرانسوی از سن کم با افراد جدید آشنا می شوند، امری که به آن ها کمک می کند بعدها در زندگی سریع تر سازگار شوند و استقلال بیشتری داشته باشند.
کودکان فرانسوی در تخت خود می خوابندوالدین فرانسوی به کودک خود یاد می دهند که در تخت خودش و حتی در اتاق خوابی جداگانه بخوابد. اگر کودک در نیمه های شب از خواب بیدار شود و شروع به گریه کردن کند، پدر و مادر معمولاً چند لحظه ای صبر می کنند تا مطمئن شوند که واقعاً نیازی به حضور آن ها در کنار کودک شان هست یا نه. با این شیوه، کودک رفته رفته به تنها خوابیدن عادت می کند.
آزادی عمل جایگاه مهمی داردوالدین فرانسوی تا جایی که کودک توان مدیریت امور خود را داشته باشد به او آزادی عمل می دهند. در فرانسه به ندرت می توانید پدر و مادری را در زمین بازی مشغول بازی کردن با کودک خود ببینید. والدین در دعواهای میان کودکان مداخله نمی کنند و اجازه می دهند که آن ها خودشان این موقعیت را رفع و رجوع کنند.
پدر و مادرهای فرانسوی میان شیطنت های معصومانه و بدرفتاری واقعی تمایز قائل می شوند. تنها بدرفتاری است که با تنبیه مواجه می شود تا کودک بتواند فرق این دو را متوجه شود.
پدربزرگ ها و مادربزرگ ها نوه داری نمی کنندپدربزرگ ها و مادربزرگ ها در تربیت نوه ها نقش حمایتی دارند. دورهمی های خانوادگی معمولاً در تعطیلات آخر هفته یا تعطیلات مناسبتی برگزار می شود. پدربزرگ ها و مادربزرگ های فرانسوی را بیشتر مشغول نوشیدن قهوه در کافه می توان دید تا درگیر مراقبت مداوم از نوه های خود.
چیزی تحت عنوان غذای کودک وجود نداردغذا یکی از بخش های اساسی زندگی فرانسوی ها است و وقت ناهار در این کشور می تواند ۲ ساعت به طول انجامد. فرانسوی ها قویاً معتقدند که اعضای خانواده باید دست کم یک وعده در روز را در کنار هم بخورند.
والدین و کودکان از یک غذای یکسان می خورند چون در فرانسه چیزی تحت عنوان غذای کودک وجود ندارد. پدر و مادرها کودک خود را مجبور به خوردن چیزی که دوست ندارد نمی کنند، اما به آن ها اصرار می کنند که غذا را دست کم بچشند و امتحان کنند.
خوش رفتاری اهمیت زیادی داردخوش رفتار بودن از اهمیت زیادی برخوردار است و کودکان فرانسوی این را خوب می دانند. آن ها به مهمان ها و همسایه سلام می کنند، در صف بی قراری نمی کنند و در اتوبوس صندلی خود را به سالمندان می دهند. آن ها از سن کم این ۴ جمله ی مؤدبانه را یاد می گیرند: ممنونم، روز بخیر، خواهش می کنم و خداحافظ.
تکنیک آموزش در خانهوالدین فرانسوی معتقدند که کودکی دوران فوق العاده ای است که کودک در آن یاد می گیرد که خیالبافی کند، دنیا را کشف کند و مؤدب و مسئولیت پذیر باشد. به همین دلیل پدر و مادرهای فرانسوی عجله ای برای آموزش خواندن و شمارش به کودک خود ندارند.
تعطیلات آخر هفته روز خانواده استبه عقیده ی فرانسوی ها تعطیلات آخر هفته بهترین زمان برای رفتن به پیک نیک در پارک، درست کردن کباب یا دوچرخه سواری به همراه خانواده است. آن ها اهمیت زیادی برای فعالیت های خانوادگی تعطیلات آخر هفته قائل هستند و از قبل برای آن برنامه ریزی می کنند.
کودکان فرانسوی پول توجیبی می گیرندکودکان فرانسوی معمولاً هنگام رفتن به فروشگاه به همراه والدین خود بی قراری نمی کنند و وقتی پدر و مادر با درخواست آن ها برا خرید چیزی مخالفت می کنند، جیغ و داد به راه نمی اندازند. آن ها از ۷ سالگی پول توجیبی می گیرند و اجازه دارند که آن را هر طور که مایل اند خرج کنند. مبلغ این پول توجیبی ماهانه معمولاً بر اساس سن کودک تعیین می شود.
کانال عصر ایران در تلگرام