روزگار کودکان و پرستاران
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۲۹۳۶۴۰
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، مهدکودکها اولین مکانهای عمومی بودند که بعد از شیوع کرونا تعطیل شدند. والدینی که نگران سلامتی فرزندانشان بودند از رفتن آنها به مهدکودک ممانعت کردند و به این ترتیب این مهدها بودند که زودتر از مدارس تعطیل شدند. اما بعد از پایان قرنطینه و باز شدن ادارات، بازار آگهی پرستار خانگی داغ شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
استخدام با شرایط خاص
محدثه مادر یک پسر 5 ساله و دختر 4 ساله است و از چند روز قبل آگهی استخدام پرستار داده. میگوید: «بعد از پایان دوران قرنطینه شرایط برای من و همسرم سخت شد. تا قبل از کرونا هر دو مهد کودک میرفتند وعصر با سرویس برمیگشتند. اما بعد اجازه ندادم بچهها مهد بروند و چند هفتهای مادرم از شهرستان آمد و مراقبشان بود. بعد از تعطیل شدن ادارات خودم در خانه ماندم اما از اول خرداد باید سرکار میرفتم و مشکل از همان روز شروع شد. با شرایط کرونا و بسته بودن مهد نمیدانستم بچهها را به چه کسی بسپارم. مدتی مادر همسرم کمک کرد اما او هم بیمار است و بیش از این نمیتواند تا اینکه تصمیم گرفتیم پرستار استخدام کنیم که هم مراقب بچهها باشد و هم با آنها بازی کند. قبول کنید در این شرایط فرستادن بچهها به مهد ریسک بزرگی است و خیلی از مادران راضی نمیشوند. ترجیح میدهم که بچههایم در خانه بمانند.»
استخدام پرستار با آگهیهای اینترنتی یکی از مشکلاتی است که بسیاری از خانوادهها با آن دست به گریبان هستند. آنها از یک طرف ناچار به استخدام هستند و از طرف دیگر نمیدانند کسی که بهعنوان پرستار وارد خانه آنها شده، دقیقاً یک پرستار آموزش دیده و باتجربه است یا نه؟ در این میان گاهی خبرهایی مبنی بر بدرفتاری یا کودک آزاری هم در شبکههای اجتماعی منعکس میشود. محدثه با بیان اینکه او هم نگران این موضوع است، میگوید: «اولین بار است که میخواهم پرستار بگیرم و هنوز کسی که مورد اعتماد باشد پیدا نکردهام. سعی میکنم در استخدام پرستار نهایت دقت و وسواس را داشته باشم. شرط اصلی هم این است که باید آزمایش کرونا داده باشد تا خیالم از بابت سلامتی بچهها راحت باشد.»
اولویت با مربی ها
محمد مهدی یک پسر پنج ساله دارد. ترس از کرونا و شیطنتهای پسرشان باعث شد همسرش ضعف اعصاب بگیرد و دیگر توان مراقبت از فرزندشان را نداشته باشد: «من کارمند هستم و از صبح تا عصر سرکارم. همسرم خانه دار است و تا قبل از کرونا زندگی راحتی داشتیم اما بعد از کرونا و خانه نشینی اجباری مشکلات یکی یکی سراغمان آمد. این مدت هم که مهدهای کودک تعطیل بودند و در خانه دورکاری میکردم، باز نمیتوانستم با پسرم بازی کنم. همسرم هم از شیطنتهای پسرم خسته میشود و گاهی اوقات سرش داد میزند. دوبار هم او را تنبیه بدنی کرده. از ترس کرونا نمیتوانستیم بیرون برویم و پسرم دائم سرو صدا میکرده. انرژی زیادی دارد و از ما میخواهد مدام با او بازی کنیم. حالا که مجبورم سرکار بروم شرایط روحی همسرم بدتر شده و به همین دلیل تصمیم گرفتیم پرستار استخدام کنیم. شرط استخدام ما علاوه بر سلامت جسمی، داشتن حوصله زیاد و بازی با پسرمان است. اولویت هم با کسانی است که قبلاً مهد کودک کار کردهاند و به خوبی میتوانند با بچهها ارتباط برقرار کنند.»
ترس از کرونا باعث شد مادر متین هم برای او پرستار خانگی بگیرد. فریبا میگوید تا زمانی که احساس نکند کرونا ریشه کن شده یا واکسن آن ساخته شده است متین را به مهد کودک نمیفرستند: «من کارمند هستم و از صبح تا ساعت 3 عصر کار میکنم. دختر بزرگم کلاس پنجم است و روزهای قرنطینه خودم به درسهایش رسیدگی میکردم. اما مراقبت از متین برای دخترم سخت است. به همین دلیل آگهی استخدام پرستار دادم. بچههای زیادی همراه با والدین به مهد کودک رفت و آمد میکنند و من نگرانم. به همین دلیل ترجیح میدهم در خانه بماند و پرستار داشته باشد. اگر وضعیت شیوع این بیماری همینطور ادامه پیدا کند مهرماه اجازه نمیدهم دخترم هم به مدرسه برود و برای او معلم خصوصی میگیرم.»
مریم چند سالی است که بهعنوان مربی مهد کودک کار میکند اما بیمه نیست. میگوید از صبح زود با 10 بچه قد و نیم قد تا عصر سروکله میزند و در کنار بازی، برخی مهارتها را هم به آنها آموزش میدهد و عصر خسته به خانه بازمیگردد. البته این به قبل از کرونا برمیگردد چون بعد از تعطیلی مهدکودکها بیکار شد. از بیمه بیکاری هم که خبری نیست. حالا ناچار مدتی است بهعنوان پرستار کودک مشغول به کار شده است: «خیلی از پدرها و مادرها تحمل این را که چند روزی در خانه کنار هم باشند و با فرزندشان بازی کنند ندارند. بسیاری نمیتوانند شیطنت فرزندشان را تحمل کنند و با فرزندشان بدرفتاری میکنند یا حتی او را کتک میزنند. بعد از قرنطینه خیلی از مادران شاغل با مشکل نگهداری فرزندشان مواجه شدند و در سایتهای مختلف درخواست پرستار کودک دادند. اوایل برای من سخت بود که بخواهم پرستار کودک باشم اما بیکاری و نداشتن هیچ درآمدی باعث شد قبول کنم. از آنجا که رزومه کاریام مربی مهد کودک است اولین خانواده مرا پذیرفت.»
جای پرناشدنی همسالان
فهیمه تسلیمی مدیر یکی از مهدهای کودک است که بعد از سه ماه تعطیلی از روز شنبه به محل کار بازگشته است. به اعتقاد او پرستاران خانگی به هیچ عنوان نمیتوانند جای خالی همسالان و بازیهای کودکانه را پر کنند. میگوید کرونا و تعطیلی مهدهای کودک باعث شد برخی مؤسسات کسانی را که هیچ سابقهای در زمینه نگهداری از کودک و آموزشهای آنها ندارند با مبالغ بالا بهعنوان پرستار کودک به خانوادهها معرفی کنند: «سالهاست که بهعنوان مربی و مدیر در مهدکودک فعالیت میکنم و با اطمینان میگویم بچهها در محیطی که کنار هم باشند شاد هستند و مطالب آموزشی را یاد میگیرند اما در کنار پرستاری که تفاوت سنی زیادی با او دارد و رفتارش هم غیرقابل پیشبینی است خوشحال نیستند.
متأسفانه برخی از والدین برای راحتی خودشان پرستار استخدام میکنند. آنها حوصله بچه خودشان را هم ندارند. در این مدت تعدادی از مادران تماس میگرفتند و میگفتند شرایط سختی را در قرنطینه تجربه کردهاند و حتی بچه را کتک زدهاند. یکی از دوستانم میگفت از دست پسر 5 سالهاش خسته شده و میخواهد او را مدتی به مادربزرگش بسپارد. متأسفانه خیلی از والدین نمیدانند در روزهایی که به اجبار باید در خانه بمانند چطور با کودکشان بازی و او را سرگرم کنند.»
او از نگرانی والدین بعد از بازگشایی دوباره مهدها میگوید: «این نگرانی طبیعی است اما ما باید اعتمادسازی کنیم تا والدین کودکشان را به مهد برگردانند. باور کنید بچهها در کنار همسالان خودشان شادتر هستند و در خانه ماندن آسیب بیشتری به آنها میزند.»
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: پرستار مهدکودک کودک آگهی استخدام کرونا مربی مهدکودک استخدام پرستار پرستار کودک مهد کودک باعث شد بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۲۹۳۶۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راهکارهای جایگزین تنبیه بدنی در کودکان
یک روانشناس در مورد تنبیه کودک گفت: شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
به گزارش ایسنا، سحر پهلواننشان روانشناس کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا با بیان تعریف تنبیه از دیدگاه روانشناسی گفت: در روانشناسی کودکان و نوجوانان، تنبیه را به عنوان یکی از شیوههای رایجی که ذیل رفتار درمانی به شمار میآید در نظر میگیرند، شیوهای که برای آموزش برخی از مفاهیم یا اجتناب از انجام برخی از موارد، توسط خانوادهها یا افرادی که در حوزه آموزش، تعلیم و تربیت هستند میتواند اعمال شود.
شکلهای مختلفی از تنبیه وجود دارد
این روانشناس در ادامه با بیان اینکه کلمه تنبیه در نظر عوام، همان تنبیه فیزیکی و بدنی است، گفت: ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد. در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمیدهیم. بنابراین شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
از تنبیه بدنی در موارد خاصی استفاده میشود
پهلوان نشان تأکید کرد: تنبیهها اگر بخواهند مؤثر باشند نباید جسمی و فیزیکی باشند مگر در مواقعی که یک آسیب جدی متوجه کودک میشود یا کودک ناخواسته آسیب جانی که به فرد دیگر یا به اموال و دارایی دیگران وارد میکند. مثلاً آتشافروزیهایی که برخی کودکان انجام میدهند یا بازیهای خطرناکی که میتواند حتی منجر به مرگ کودک یا فرد همسال او شود. یا برای بچههایی که سابقه مشکلات رفتاری مانند اوتیسم و کمتوانی ذهنی دارند، چون قوه ادراک آنان از لحاظ شناختی رشد پیدا نکرده است. در برخی مواقع از تنبیههای فیزیکی هم استفاده میشود. ولی در مواردی غیر از این، بیشتر توصیه میشود که از شیوه تنبیههای غیر جسمی مثل تقویت منفی، محرومسازی، تقویتهای مثبت و .. استفاده شود.
ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد.در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمی دهیم. محرومیت سازی، تنبیههای غیرکلامی مانند سکوت یا پاسخ ندادن پدر یا مادر در موقعیتهای مدنظر آنها، شیوه های دیگری از تنبیه غیر جسمی هستند.
عوامل تأثیرگذار بر تنبیه کودکان
این روانشناس ادامه داد: برای آموزش مفاهیم خاص مانند نظم نخست باید منظور خود از نظم را برای کودک مشخص کنیم. به کودک نشان دهیم رعایت نظم میتواند پیامدهای مثبت به همراه داشته باشد و عدم رعایت آن میتواند به تنبیههای مانند محرومیت از امتیاز خاص منجر شود.
وی افزود: نکته دوم درباره مؤثر بودن تنبیهها این است که باید متناسب با کاری که کودک انجام داده یا نداده، تنبیه انجام شود. مثلاً اگر کودک درس خود را نخواند ما نمیتوانیم به او بگوییم که خوب من به تو قول داده بودم که آخر هفته تو را به شهربازی ببرم و الان نمیبرم. قولهایی که به کودک داده میشود اساساً باید اجرا شوند. در واقع در حال حاضر عدم اجرای این قول یک بیاعتمادی را در کودک ایجاد میکند. بنابراین تنبیه یا محرومیت مد نظر باید حول محور همان موضوع و یا در فاصلهی نزدیک به آن موقعیت و نه در روزهای آینده باشد.
پهلوان نشان خاطرنشان کرد: شدت تنبیهها باید متناسب با سن کودک در نظر گرفته شود مثلاً زمانی باید صحبت از محرومسازی شود که کودک کار اشتباهی را انجام داده است. این زمان بندی باید براساس سن کودک باشد یعنی اگر کودک 3 ساله است حدوداً بین 3 تا 6 دقیقه بعد از انجام کار خطا، تنبیه مناسب صورت گیرد.
این روانشناس گفت: توصیه ما این است که والدین بیشتر بر روی رفتارهای مثبت کودک تمرکز کنند که بتواند برای کودک تشویق به همراه داشته باشد. از این رو وقتی کودک خطایی انجام می دهد و در لحظه مورد تنبیه قرار میگیرد باید کوچکترین اتفاق مثبت را هم مورد تشویق قرار داد. این تشویقها میتواند تصدیق کلامی، تشویق اجتماعی و نظام اقتصاد ژتونی(پاداش دادن به کودک درقبال رفتارهای مطلوب) باشد. تا کودک برای انجام رفتارهای درست، انگیزه بیشتری پیدا کند. با این شیوه اگر کودک برای جبران اشتباه تلاشی انجام دهد. با استفاده از اقتصاد ژتونی میتواند یک تعدادی از آن مجازات و یا تنبیههایی که برای او در نظر گرفتهشده، را کاهش داد.
تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان
این روانشناسی درباره تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان گفت: تأثیرات آن را از منظر گوناگون میتوان بررسی کرد. این که کودک در چه بازه سنی قرار داشته باشد، یا جنس کودک چی باشد، یا کدام یک از والدین در چه موقعیت مکانی و زمانی این تنبیه را انجام داده باشند، متفاوت است. در قسمت اول یکی از تبعات این گونه از تنبیهات احساس شرم و نقص را در کودک به همراه میآورد که ممکن است نسبت به آن فرد تنبیهکننده پدر، مادر، مربی یا هر فرد دیگری، احساس ناکامی ایجاد شود که متعاقب آن میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را در ادامه برای کودک ایجاد کند.
پهلواننشان ادامه داد: یکی دیگر از واکنشهای که کودک در مقابل تنبیه بدنی میتواند انجام میدهد پرداختن به کارهایی است که والدین به آن حساس هستند. به این روش معمولا کودکان والدین خود را کنترل میکنند.
وی معتقد است: در فضای یادگیری مشاهدهای هم کودک یاد میگیرد که این یک شیوهای است که خانواده میتواند به وسیله آن به اهدافش برسد. بنابراین او هم در ارتباط با همسالان همجنس یا غیر همجنس خود و یا افرادی بزرگتر از خود میتواند به کار ببرد. شیوهای برای کسب توجه و به هدف رسیدن کودک از این منظر که دیگران را مجبور کند تا یکسری کارهایی را برای او انجام دهند.
این روانشناس تأکید کرد: غیر از موردی که گفته شد ما شاهد یک فاصلهگیری عاطفی هم در بچهها هستیم. اگر اولین شیوه خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و داد و بیدادهای همراه با آن باشد، باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
خشم، انزجار، تنفر، پرخاش، طیف وسیعی از هیجانهای منفی که میتواند برای کودک اتفاق بیافتد برای او عادی میشود و به ابعاد مختلف زندگی کودک هم سرایت پیدا میکند.
وی در ادامه گفت: خیلی وقتها ما با والدین مخصوصاً والدینی با حالت تکانشیتر یا سابقه اختلالات روانشناختی یا آستانه تحمل پایین صحبت میکنیم، میگویند که من در آن لحظه متوجه نشدم که چه اتفاقی افتاده است و بعد از آن هم پشیمان شدم. اما آن آسیبی که تنبیه بدنی حتی برای بار اول در ذهن یک کودک ایجاد کند، میتواند تبعات جبرانناپذیری را داشته باشد.
پهلواننشان خاطرنشان کرد: البته خود اختلالهای روانشناختی یا اختلال خاص والدین در این زمینه باید ارزیابی شود، تا در نظر گرفته شود که رفتار کودک چه طرحوارهای را در ذهن والدین فعال میکند که با اشتباه کودک خشم عجیب غریبی در مادر یا پدر فعال میشود که به طبع آن رفتار فیزیکی بر روی کودک انجام می گیرد.
اگر اولین شیوهی خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و دادو بیدادهای همراه با آن باشد باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
علت مقابله به مثل کودکان در تنبیه بدنی
این روانشناس کودک در پاسخ به سؤالی دربارهی اینکه چرا بچهها وقتی مورد تنبیه بدنی قرار میگیرند دقیقاً مقابله به مثل میکنند و همان رفتار را در مقابل والدین انجام میدهند، گفت: در سنین تقریباً 3تا 6 سالگی که کودکان در مرحله دوم روانشناختی خود هستند نیروی اراده در حال شکل گرفتن است. این نیروی اراده و آن مقاومت گراییها و منفیگراییهایی که کودکان دارند. باعث نه گفتن آنان میشود و در سطح جسمی هم کودک متوجه توانایی بدنی و ماهیچهای خود شده است و میخواهند در مقام عمل این توانایی را نشان دهد تا ببیند آیا دقیقاً میتوانند همان کار را انجام دهد.
پهلواننشان تأکید کرد: به هر حال منبع الهام کودک والدین هستند تصور آنها این است که اگر والد کاری را انجام میدهد این کار، درست است. بنابراین او هم امتحان میکند تا ببیند آن نتیجهای که والد میخواهد از کودک بگیرد کودک هم میتواند آن نتیجه را از والد بگیرد؟ به همین خاطر است که میگوییم از آنجایی که بچهها مشاهده کنندگان قوی هستند و تقریبا در 5 تا 6 سال اول زندگیشان هم این شخصیت روانی در حال شکل گیری است، اکیدا توصیه میشود تا جایی که امکان دارد، گفتگوی همدلانه بدون برانگیختگی احساس شرم و نقص در کودک اتفاق بیافتد تا هیجان کودک به شکل درستی بررسی شود. البته تنبیه اصولی مانند محرومیت، تقویت منفی، جداسازی یا شیوههای غیرکلامی با توجه به شرایط سنی و روشی صحیح میتواند یکی از روشهای کارآمد در تربیت کودک باشد.
این روانشناس در ادامه گفت: مسئله بعدی که به شدت توصیه میکنیم این است که خانوادهها انتظاراتشان را از کودکان در سطح متعارف، منطقی و مطلوب متناسب با سن، جنس و ویژگیهای تحولی کودکان قرار دهند، در کنار آن پیامدهایی که انجام یا عدم انجام آن رفتار، با شکلهای مختلف به کودک گفته شود.
اصرار کودکان بر درستی اشتباهی که انجام میدهند
پهلواننشان در پاسخ به سوال دیگری درباره مقاومت کودکان و اصرار آنها بر اشتباه نبودن کارشان اظهار کرد: دلایل زیادی باعث میشود که کودک اصرار بر درست بودن کار خود داشته باشد. اگر کودک در بازه سنی 3 تا 6 سال باشد این مقاومت و منفیگرایی اساسا جزو شاخصههای تحولی او است. والدین باید از شیوههای دیگر و به شکل غیر مستقیم مانند استفاده از کارتونها، قصهها، نمایش ها و بازی با عروسکها، سعی کنند آن مفهوم را آموزش دهند.
وی ادامه داد: از دلایل دیگری که باعث میشود بچهها اشتباهات خود را نپذیرند این است که کودک در فضای ذهنی خود این داده را دارد که من اگر الان به اشتباه خود اقرار کنم کتک میخورم چون قبلتر از این هم همین موضوع اتفاق افتاده است.
این روانشناس کودک گفت: اساسا والدین در تنبیههای خود به دنبال راهحل مسئله نیستند بلکه به دنبال آن هستند که آن احساس شرم و نقص در کودک بالا بیاد و به او بقبولانیم که تو مقصر هستی. در صورتی که صورت مسئله اصلی ما باید آن اتفاق باشد. زمانی که کودک دارد به چهره والدین نگاه میکند و میبیند که این والدین بسیار برافروخته هستند و شاید ابزار خاصی هم در دست داشته باشند. مسلما از پذیرفتن اشتباه خود اجتناب میکند. از سوی دیگر در دورهای که کودک استقلالورزی را تجربه میکند، آن احساس شرم برای او آزار دهنده است. بنابراین شاید بهتر باشد در موقعیتی که هم والد عصبانی است و هم کودک پذیرا نیست. شروع به تنبیه کردن یا شکافتن مسئله نکنیم و اجازه دهیم کمی زمان بگذرد تا بار هیجانی فروکش کند.
وی در پایان با تاکید بر اینکه باید والدین تمرکز خود را روی خود اتفاق بگذارند. تصریح کرد: بچهها متمرکز بر حال هستند و آیندهنگری ندارند. ممکن است کاری را هم به اشتباه انجام بدهند. ولی واقعاً نیت عامدانهای نبوده است. به این دلیل بعضی وقتها کودکان میگویند که من نمیدانستم که این اتفاق میافتد و فقط میخواستم تجربه کنم. از این رو ما باید بر روی گفتوگوی همدلانهای با کودک تمرکز کنیم و ببینیم که کودک در آن لحظه چگونه فکر میکرده و چه احساسی را داشته و چه هیجانی را تجربه کرده است.
انتهای پیام